بازيهاى کهنه
پاسخ به مهرداد کيان
سياوش دانشور

آقاى کيان ظاهرا اين مباحثه که از دريچه "دو سوال" و "چند يادآورى" خود را کش و قوس ميدهد٬ نميتواند به بحثى سياسى و مفيد براى خواننده تبديل شود. روش شما پاخورده است و اگر ميخواهيد من وارد بحثى مستدل برسر مسائل کمونيسم با شما بشوم٬ بهتر است روشى سیاسی و سالم برگزينيد.

و اما چند نکته :

١- شما من را "به يک قطره صداقت" مراجعه داده ايد. من٬ نه شما و نه هيچ مجمع تشخيص ديگرى را براى ارائه کارنامه "صداقت" و "اخلاص" برسميت نميشناسم. جنبش کمونيستى جنبشى سياسى است و تاريخ آن مدون. نقش افراد و احزاب نيز همينطور. اين تاريخ با احکام دلبخواهى و اخلاقى و شبه مذهبى اين و آن مخدوش نميشود. من از شما "يک قطره صداقت" نميخواهم. شما اگر از سايه بيرون بيائيد و حرف اثباتى و "ساده و روشن" بزنيد٬ همه بهتر ميفهمند که معضل واقعى شما چيست.
 
٢- در پاسخ شما در يادداشت اول من آگاهانه در مورد حزب "حکمتيست" چيزى نگفتم. با اين "يادآورى" تان روشن شد که شما هدفى ديگر را دنبال ميکنيد. توده اى٬ بعنوان نوکر و موئتلف جمهورى اسلامى٬ البته مشخص است چه ميگويد. شما اما توده اى هم نيستيد٬ پرووکاسيون ميکنيد. ما از اين ماجراها زياد ديده ايم. جناب کيان٬ اين بازيها کهنه است.
 
٣- حال که ناچار شديد لباس "وکيل مدافع بورژوا" را از تنان درآورديد و صريحا ما را کنار حزب توده شريک در جنايت "بى پرنسيپ" بخوانيد٬ هم موضوع و هم موضع سياسى شما بيشتر روشن ميشود. کسى که حزب توده را بى پرنسيپ ميداند لابد پرنسيپهاى خانوادگى و جنبشى با اين جريان بورژوا و ضد کارگر دارد و گرنه نقدش را به حزب توده به "بى پرنسيپى" تقليل نميداد. "هنر" و موضع سیاسی تان در همين يک قلم مقايسه نامربوط ما با حزب توده روشن شد. معلوم شد از اين روشها نه فقط "بيزار" نيستيد٬ بلکه در آن "خبره" هم هستيد. چرا شکسته نفسى ميفرمائيد؟
 
۴- از زبان ما "مرغوم" فرموده ايد که نميشود منصور حکمت را نقد کرد! اين يک دروغ و تر دستى ناشيانه است. کمتر کسى در تاريخ چپ ايران يافت ميشود که يک صدم منصور حکمت از جانب اين و آن مورد نقد و عمدتا اتهام و فحاشى قرار گرفته باشد. خودش زمانى در يک کنگره حزبى در پاسخ به کادرى که "نشريه داخلى" پيشنهاد ميکرد و سوال داشت "اگر کسى بخواهد شما را نقد کند کجا بايد بنويسد"٬ پاسخ داد سنت ما مبتنى بر نقد است٬ نقد سياسى هم علنى است٬ برويد در سايت روزنه بنويسيد. منصور حکمت کسى بود که با نقد مستمر دنياى بيرون و جدل سياسى شناخته ميشد. حتما بی خبر نیستید که در اتهام زنی به منصور حکمت٬ از شریعتمداری و جلال طالبانى و حجاریان تا سحابى و رئيس دانا و ابواب جمعى توده ايسم ايران و سران ناسيوناليسم کرد "پیشکسوت" اند". حتما خبر دارید که انواع مخالفين سياسى طیف چپ سنتی در اپوزيسيون٬ طی این سالها کم علیه منصور حکمت نگفته اند و ننوشته اند. حتی برخى شان زير چادر اسامى يک بار مصرف پنهان شدند تا "نقد" را با دریدگی به مرز حمله شخصى و خانوادگى ارتقا دهند.  

آزادى بيقيد و شرط بيان و نقد را اين جريان و منصور حکمت به آن مملکت آورده و به فرهنگ سیاسی تحمیل کرده است. شما حتى به اندازه يک وکيل بورژوا و یک مورخ بازاری هم انصاف نداريد و به حقايق تاريخى پايبند نيستيد. دشمنان کمونيسم که جاى خود دارند٬ اما در میان مخالفین سیاسی کمونیسم کارگری يک رگه سنگين "نقد"هاى سياسى٬ ذهنيت پسا استالينى و پسا جنگ سردى است که با انتساب "کيش شخصيت"٬ از زمانى که منصور حکمت زنده بود تا امروز٬ تلاش ميکند تصويرى کاذب و شبه مذهبى به اين جريان و مدافعينش منتسب کند تا حرفهاى پخمه و نقدهاى شبه دمکراتيکشان را زير عنوان "کمونيسم" توجيه کنند. شما٬ اگر چيزى در چنته "کمونيستى" تان در نقد ديدگاههاى حکمت داريد اين گوى و اين ميدان. اگر حرف مستدل و سياسى براى زدن داشتيد من شخصا بحث را با شما ادامه ميدهم. حالا اگر عقايدتان به شما ميگويد که قبلش "تيمم" کنيد يا وضو بگيريد تا در مورد "آن مرحوم" چيزى بگوئيد٬ مسئله من نيست٬ امر خصوصى شماست.اما اگر به اين روش سبک ادامه دهيد٬ من بحثى با شما ندارم.

۵- به نظر ميرسد شما مسئله اى شخصى با على جوادى داريد. لحن تان مملو از کينه و نفرت است. کمونیسم با سنت زورخانه و "مرشد اعظم" سنخیت ندارد. این ادبيات عقبمانده و مربوط به دوران کلاه مخملى ها است. از شما که لابد "کبر سن" نداريد٬ و از خود راضى هم نيستيد٬ اگر با منصور حکمت و ما مسئله داريد٬ و به خودتان هم احترام نميگذاريد٬ اما انتظار ميرود به مخاطب و خواننده مطلبتان کمى احترام بگذاريد. باشد، میدانم دنیای ویرچوال است و گوینده معلوم نیست کیست. اما رعایت حداقل ها کجا رفته است؟ شما نمیتوانید از اختلافات ما این سو استفاده را بکنید. ما دست تان را خوانديم و چنين اجازه اى را نخواهيم داد. انصافا اگر از انگشت شمارى فالانژ و تحريک شده بگذريم٬ عمده رفقاى سابق ما در حزب "حکمتيست" و حزب "کمونيست کارگرى" اين روحيات را بروز نداده اند. على جوادى فردى سياسى با پرونده روشن و قابل ارزيابى است. اگر نقدى به حرف و سياست او داريد راهش اينست که مثل يک انسان متمدن قلم دست بگيريد و نقد سياسى کنيد. مردم شعور و قدرت تشخيص دارند. اگر حقيقتى در حرفهايتان باشد حتما اول مورد توجه خود على جوادى قرار ميگيرد.
 
۶- در مورد انشعاب در حزب کمونيست کارگرى و همينطور پروژه اتحاد٬ ما حرفمان را زده ايم. هشت سال از اولى و سه سال از دومى گذشته است و امروز هر يک در مکان و موقعيت سياسى متفاوت و متمايزى قرار دارند. تنها کسانى علاقه دارند٬ و يا آگاهانه ميخواهند٬ زمان را عقب ببرند که يا معضلى با کل پديده کمونيسم کارگرى دارند و يا در بهترين حالت همانجا يخ زده اند. نتايج سياستهاى هر جناح و گروهبندى عليرغم هر اشتباه اين و آن امروز روشن و قابل مشاهده اند. شما بفرمائيد در اين ميان در کدام صندلى نشسته ايد و درد واقعى تان کدام است؟
 
٧- ميدانم در دنياى امروز "نو انديشى" ارج و قرب دارد. اگر حکمت به موج تسليم به راست تاچریستی و ريگانيستى و تبرى از انقلاب "در خلوت ندامت اطلاق کرد"٬ اين را هم گفت که در اين دنيا که نزاکت سياسى حکم ميراند٬ "نو انديشى" معادل بهترى است. حکمت به کمونيستها با هر روايتى "نادم" و "توبه" کار اطلاق نکرد. شما٬ مثل بسيارى ديگر٬ پشت کامپيوترتان ميتوانيد با هر ادبياتى به هر جنگى برويد و قبل از خواب قله ها را "فتح" کنيد. اما بدانيد اگر ميخواهيد بعنوان انسانى معرفه مسئوليت سياسى حرفهايتان را بعهده بگيريد٬ آنوقت بايد قبل از نوشتن هر ناحقى دو بار فکر کنيد.
 
٨- و بالاخره من در مورد تزهاى بنيادى حزب "حکمتيست" حرف زدم و نه تزهاى خودم در مورد اين حزب. شما٬ شايد از سر عصبانيت يا همخوانى با آن مضامين٬ اين را وارونه فهميده ايد و یا ترجیح دادید با وارونه کردن آن دست به تحریک غیر سیاسی بزنید. حالا روشن است که چه کسى "سياست بازى" ميکند٬ و پشت جوابيه حزبى که ما ميدانيم چگونه سرهم شد٬ قايم ميشود تا دو فحش به ما بدهد و بين ما و حکک و حزب "حکمتیست" و تصوير جعلى دادن از منصور حکمت مانور بدهد. حزب "حکمتيست" البته وکيل مدافع ناشى اى مثل شما نياز ندارد. آنها اگر حرفى براى زدن داشته باشند لابد تا حالا زده اند و يا در آينده خواهند زد. اين شما هستيد که معلوم نيست چه ميگوئيد و اين بازى نخ نما را شروع کرده ايد. دوره اينکارها گذشته است٬ کمى جدى باشيد.     

٢٠ اکتبر ٢٠١٠

سايت آزادى بيان
* تزهای بنیادی حزب "حکمتیست "
* دو سوال از سیاوش دانشور
* پاسخ به دو سوال
* چند یادآوری کوتاه به سیاوش دانشور